نـــــــــی نما

رویای روز های کودکی ام کشف درمان امراض بود ! تا اینکه به خودم آمدم و دوربین در دستم دیدم .... با دوربین در دست هنوز به فکر درمان بودم که دوباره روزگار قرعه عکاسی به نامم زد . این بار رادیولوژیست شدم !

دل نوشتام

دروازه بندگی ام را به توپ بسته ،

شیطان

تو بیا و دفاع آخرم شو ...

غروب دوازدهم رمضان المبارک  *  حاء . الف

سفارش شهدا

شهید والا مقام حمید رضا محمدی

خود را آماده جنگ های آینده کنید ، زیرا که اسلام همیشه با کفر در جنگ است .

کتابخونه

یادداشت های روزانه سید ناصر حسینی پور از زندان های مخفی عراق

کتابی که حضرت امام خامنه ای مد ظله العالی تاکید بر ترجمه آن به زبان های عربی و انگلیسی داشتند . خواندن این کتاب خالی از لطف نیست ...

پربیننده ترین مطالب
پیوندها
 



این روز ها دلتنگی بد جور فشار می آورد بر این حرم الشیطان (قلب خود بنده عاصیم را می گویم)  . هر جور کلنجار می روم ، این دل آرام نمی گیرد .
سال پیش خدا توفیق داد و مجموعه ای به یاد جانبازان شیمیایی ، در همین موقع ها یعنی دم دمای شب عید کار کردم . به فراخور زمان ، دم عیدی خیلی دلم هوای جانبازان می کند . امسال هم گفتم یادی کنیم از جانبازان اعصاب و روان که به معنای واقعی روزی هزار بار شهید می شوند و دوباره زنده می شوند و ایضا تکرار مکررات .... به نمایندگی از این جانبازان ، یاد می کنیم از آقا رضای نیکویی ، جانباز دوست داشتنی شهر که انصافا خاطر خواه کم ندارد ، البته صرفا جهت گرفتن عکسی یادگاری با چفیه که در هفته دفاع مقدس ، خرج آرشیو ها شود .  

شاید بی ربط : سفره غم های مادر برای من ، سفره هفت سین باستانی برای شما .... 

جهت اطلاع : منتظر باشید .... اسلحه ها از ضامن خارج .... دست روی ماشه .... منتظر پیام نوروزی حضرت فرمانده ... گرافیست های مجازی و ارزشی آماده باش کامل .... 

  • حاء . الف

  

قصدم این بود که در این دهه مبارک یه طرح کار کنم از پیشرفت های علمی و ... انقلاب که خدا را شکر کم هم پیشرفت نکرده ایم . از حنا بز شبیه سازی شده بگیر تا این میمون خوش شانس که همین چند روز پیش یه سری تا فضا رفت و برگشت . و همان طور هم که پیش بینی میشد ، و همچنین بنا بر پیش بینی های خود دشمنان ، رتبه علمی ما تا 5 سال آینده به چهارم جهان خواهد رسید . اما چی شد که نظرم عوض شد و این مطلب رو زدم . اون هم در این کویر مطلب نزدن هام و درگیری با خود . داشتم دنبال چند تا عکس میگشتم ، حالا بگذریم در چه موضوعی . اما به دو تا عکس برخوردم که کلا همه افکارم به هم ریخت . 

حضرت امام چندین و چند بار فرمودند : آهای مردم ، نگذارید این انقلاب دست نا اهلان بیفتد . 

نمیخام بگم الان این انقلاب دست نا اهلان هست ، اما باید بگم این دو تا عکس که مشاهده می کنیم ، حقیقتا از اهداف انقلاب نیست ...... 

اینکه یه نفر پول غذای سگش از غذای خیلی ها بیشتر باشه و یکی هم مثل این کودک بیچاره ، با این نگاه معصوم کنج این خلوتکده کارتونی ، باید بنشیند و دستمال کاغذی بفروشد . تازه از فرط سرما ، رمق حرف زدن و تکرار این جمله غمبار ، که آقا دستما . خانم دستمال نمیخای ؟ ارزونه ها !! سه تا هزار . خانم جان بچت بخر . خانم چهارتاش رو هم هزار میدم . نمیخری ؟ را هم ندارد  . و دست آخر هم نگاه معصومش به دست من و امثال من می ماند و در حسرت یک گوشه نگاه و کم ترین لطفی . 

و ایضا تصویر دوم غمبار تر از تصویر اول شاید باید نام نهادش . کودکی از ابتدای بچگی ، این دوران را با سونی و تب لت و گوشی های آخرین مدل و هزار جور امکانات دیگر در نهایت ناز و نعمت سپری می کند ، اما این کودکان ، پریدن و شیرجه زدن از بالای تپه ای روی خاک را اوج شادی و خوشحالی می بینند . چرا که بیشتر از این شادی و بازی چیزی سراغ ندارند . چرا که خانواده ، به زحمت خرج خوراک خود را تهیه می کند . چه برسد به هزینه تفریح . 

همه این ها راگفتم تا بگویم ، مبادا حرف امام لقلقه زبانمان شود و هر جا که مزه اش برایمان تمام شد و برایمان شیرینی نداشت ، خدایی ناکرده ، از دهان به بیرون پرتش کنیم . 


شاید کمی بی ربط :  از مدینه خبر می آید ، مادری بر بالین است ، دختری ختم امن یجیب می گیرد ، پسری نگاهش بر در دوخته ، زبانش بند آمده . و همسری تنها ، غریب ، بی کس .... تنها یارش هم بار سفر می بندد .... 

  • حاء . الف

 


----------------------------------------------------------------------------------------

طرح نوشت : هر چه پوستر برا آقا محسن میزنم ، خسته نمیشم . شاید 4 ، 5 تا کار کرده باشم اما بازم دوست دارم کار کنم و پوستر از این شهید بزرگوار بزنم . این بار منتظر پوستر بقیه شهدای محلات هم باشید . پوستر های دیگر شهدای شهر هم در راه است . 

سخنی از روی دل سوزی : این روز ها به جای کوبیدن هم دیگر و زدن تو سر هم ، آهای مسئولین عزیز مملکت ، آهای سران قوا ، با شما هستم . کمی به فکر این مردم باشید . همین مردمی که حاضرند شب گرسنه سر بر بالین بگذارند اما انقلاب و حکومتشان در برابر دشمن سرافراز باشد . کمی به فکر این مردم باشید . به خدا این مردم نعمتند . به قول حضرت امام ، اینان ولی نعمت این انقلابند . به جای دعوا سر اصلاح قانون انتخابات و دعوا سر خیلی چیز های حاشیه ای ، تو را به خون شهدا کمی به فکر این مردم باشید . با چشم خودم دیدم پیرمردی را در سطل زباله دنبال لباس گرم برای فرزندان و خانواده خود بود ، اما همان پیرمرد ، وقتی هم صحبتش شوی فقط خدا را شکر می کند و راضی به رضای خداست و حاضر نیست ساز مخالف را کوک کند و حرف از مشکلات بزند . چرا ؟ چونکه با تحمل سختی ها ، عمار گونه در راه اسلام و انقلاب ، تلاش می کند . آهای مسئولین شهر ، که خیابان کج می کنید بهر خود ، یا کار های دیگر ، کمی هم به فکر این مردم باشید . ...... 

خط خطی دل : شام بلا ، کوچه و بازار ، سر بی معجر ، دختر بی بابا ، وای از دل زینب ... 

  • حاء . الف

با عرض معذرت بابت دوری چند وقته . اما بازگشتیم تا اول کار یک لبیکی بگوییم به حضرت عشق . این روز ها کمتر کسی حواسش هست که یک رهبر فرزانه فرمود : آی مردم ، اقتصاد مقاومتی را دریابید . توضیح بیشتر نیاز نیست . فقط باید دفاع کرد ، مقاومت کرد . 

 


----------------------------------------------------------------------------

خط خطی دل : یک لشکر یاس آمدند تا بگویند ، بی معرفت ها قرارمان پیروی از ولایت بود .... 

  • حاء . الف

سلام بر پرچم و علم 

سلام بر شعر محتشم 

سلام بر محرم .... 

  • حاء . الف

خیلی وقته چیزی ننوشتم و طرحی هم نزدم . خودمونی بگم دست و دلم به طراحی و نوشتن نمیره . یه دوستی گفته بود مشغول طرح های اقتصاد مقاومتی و کلام های نافذ حضرت آقا بریم ، اما فقط شرمندگی این دوست برامون موند . چون اصلا دست و دلم به طراحی نمیره . هر چه میکشم خط میخوره . 

تا حالا شده هزار بار به یکی سلام کنی بعد جوابتو نده بعد دوباذه سلام کنی بازم جوابتو نده . بعد دوباره همین طوری هی سلام کنی . بگی تو رو به خدا جوابمو بده دیگه . گناه دارم . دلمو نشکن . جز تو کسی رو ندارم . پناهی ندارم . شما آقایی . شما مهربونی . شما سروری . بعد هیچ جوابی نشنوی . بعد دو دستی بزنی تو سر و صورت خودت و بگی مرگ من جواب بده . آخه چه کار کنم که جوابمو بدی . آره خلاصه این حالت هم برای خودش یه حالته . ایشالله نصیبت نشه . 

اصلا ربطی نداره ، شایدم داشته باشه : کاش کسی زودتر از کاروان میرفت و حداقل خار ها را از روی زمین میکند . 

  • حاء . الف

در دلم قافله ای به راه افتاده . قافله سالار بانگ میزند .... ای قافله بایست ، مقصد نزدیک است .. 

و اما مقصد کجاست ؟ خدا داند .... آنجا که میگفت اعوذ بک ..... 

هیهات من الغربت 

  • حاء . الف

سلام ارباب پابرهنه ها . سلام آقا و سرور فقیران . سخت دلم تو را میخواهد .

از فقر دنیا طلبی و دنیا خواهی بی نیازم کن . 

یاحق . 

  • حاء . الف


-------------------------------------------------------------------------------------------

طرح نوشت : تقدیم به مردمی که هر چه میخواهیم درباره شان جک و لطیفه و چرندیات میگوییم ، در حالی که با تمام وجود ، همیشه باعث شادی ما شده اند .... علی دایی و گل هایش ، کریم باقری و شوت هایش ، حسین رضازاده و وزنه هایش ... خلاصه همیشه ما را شاد کرده اند ، چه با لطیفه ها چه با ورزشکاران و قهرمانان ... اما این بار غمگینمان کردند ... غمشان دلمان را لرزاند . به چشمان کودک که نگاه کنی میفهمی گیج و گنگ است از تنهایی . نمیداند کجا باید دنبال خانواده بگردد . یا آن کودک که بیلی دو برابر قد خود دست گرفته بود و خاک ها را زیر و رو میکرد . اما به فراخور حال و هوای کودکانه اش ، خاک بازی نمیکرد ، که دنبال مادر می گشت ... با بیل ذره های خاک را کنار میزد و مادرش را صدا میکرد ... صدایش را که بشنوی دیگر غم عالم دلت را از جا میکند . ...

نمیخام روضه بخونم اما یهو به ذهنم رسید . حال و هوای الانمه . چیزی که تو دلم میگذره اینه . اما از وقتی که دنیا وارونه گردد ... و کودکی به جای مادر ، دست مادر را بگیرد و مراقب مادر باشد ... وقتی عکس این کودک بیل به دست را دیدم یاد این جملات افتادم . کودک به دنبال مادر و ..... مادر نقش زمین و .... تازه مادر سراپا خاکی ......          سخت است ...........................

خط خطی دل : ای شیطان ، اگر فکر کردی میان این داغ ها تو را فراموش کرده ایم ، کور خوانده ای ... 

  • حاء . الف
و بدا به حال آنانیکه در این قافله نبودند ! بدا به حال آنهایی که از کنار این معرکه بزرگ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهی تا به حال ساکت و بی تفاوت و یا انتقاد کننده و پرخاشگر گذشتند !

آری دیروز امتحان بزرگی بود که گذشت و فردا امتحان دیگری است که پیش می آید و همه ی ما نیز روز محاسبه ی بزرگتری را در پیش رو داریم . آنهایی که در این چند سال مبارزه و جنگ به هر دلیلی از ادای این تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کرده اند مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفته اند و خسارت و زیان و ضرر بزرگی کرده اند که حسرت آن را در روز واپسین و در محاسبه ی حق خواهند کشید . که من مجدداً به همه ی مردم و مسئولین عرض می کنم که حساب این گونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند و نگذارند این مدعیان بی هنر امروز و قاعدین کوته نظر دیروز به صحنه ها برگردند .

من در میان شما باشم یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش می کنم که نگذارید انقلاب به دست نا اهلان و نا محرمان بیفتد . نگذارید پیشکسوتان شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند .

صحیفه نور - جلد ۲۱ - به مناسبت قبول قطع نامه در ۲۹تیر 1367

و اما چند سوال ...

ای برادران و خواهرانم شاید خاطر عددی از معدودین از این سوالات مکدر گردد ، اما میگویم تا کمی درنگ و تفکر کنیم تا ببینیم کجای راهیم و سخن حضرت سید روح الله الخمینی رضوان الله علیه کجا ....

حداقل عرض می کنم ، در شهر خودمان آیا نااهلان و نامحرمان ( از نظر حضرت امام ) بر مسند قدرت و در جایگاه های اجرایی و اداری حضور ندارند ؟ 

آیا همه ی مسئولین و سرنشینان این مسند پر خط و خال ، با توجه به گفته حضرت امام ، اهل و محرم هستند ؟ 

آیا من نوعی و امثال من به تمام و کمال به وظیفه و دِین خود عمل کرده اند ؟ 

آیا حرف سید روح الله الخمینی رحمت الله علیه بر زمین نمانده ؟ 

آیا پیشکسوتان عرصه ایثار و مجاهدت ، اسیر روزمرگی نشده اند ؟ 

و هزار آیا و اما و اگر دیگر .... 

همه این ها را گفتم که بگویم ، کو گوش شنوا ؟؟؟؟؟

به قول معروف حرف را که بزنی ، مخاطب خودش حرف را برمیدارد . اما چند جمله ای من باب تذکر با مخاطبانی که خود خواهند فهمید ....

دیرزو دنبال گمنامی بودیم ، امروز مواظبیم ناممان گم نشود ...  این هم خط خطی دل ما ، یادگاری تقدیم به شما 

  • حاء . الف