این روز ها دلتنگی بد جور فشار می آورد بر این حرم الشیطان (قلب خود بنده عاصیم را می گویم) . هر جور کلنجار می روم ، این دل آرام نمی گیرد .
سال پیش خدا توفیق داد و مجموعه ای به یاد جانبازان شیمیایی ، در همین موقع ها یعنی دم دمای شب عید کار کردم . به فراخور زمان ، دم عیدی خیلی دلم هوای جانبازان می کند . امسال هم گفتم یادی کنیم از جانبازان اعصاب و روان که به معنای واقعی روزی هزار بار شهید می شوند و دوباره زنده می شوند و ایضا تکرار مکررات .... به نمایندگی از این جانبازان ، یاد می کنیم از آقا رضای نیکویی ، جانباز دوست داشتنی شهر که انصافا خاطر خواه کم ندارد ، البته صرفا جهت گرفتن عکسی یادگاری با چفیه که در هفته دفاع مقدس ، خرج آرشیو ها شود .
شاید بی ربط : سفره غم های مادر برای من ، سفره هفت سین باستانی برای شما ....
جهت اطلاع : منتظر باشید .... اسلحه ها از ضامن خارج .... دست روی ماشه .... منتظر پیام نوروزی حضرت فرمانده ... گرافیست های مجازی و ارزشی آماده باش کامل ....
- ۹۱/۱۲/۲۶
خدا بهت خیر بده