نـــــــــی نما

رویای روز های کودکی ام کشف درمان امراض بود ! تا اینکه به خودم آمدم و دوربین در دستم دیدم .... با دوربین در دست هنوز به فکر درمان بودم که دوباره روزگار قرعه عکاسی به نامم زد . این بار رادیولوژیست شدم !

دل نوشتام

دروازه بندگی ام را به توپ بسته ،

شیطان

تو بیا و دفاع آخرم شو ...

غروب دوازدهم رمضان المبارک  *  حاء . الف

سفارش شهدا

شهید والا مقام حمید رضا محمدی

خود را آماده جنگ های آینده کنید ، زیرا که اسلام همیشه با کفر در جنگ است .

کتابخونه

یادداشت های روزانه سید ناصر حسینی پور از زندان های مخفی عراق

کتابی که حضرت امام خامنه ای مد ظله العالی تاکید بر ترجمه آن به زبان های عربی و انگلیسی داشتند . خواندن این کتاب خالی از لطف نیست ...

پربیننده ترین مطالب
پیوندها

۸ مطلب با موضوع «حضرت مادر» ثبت شده است

نوا نوشت : خیلی کلیپ قشنگی شد ... تقدیم به مادرش خانم جان حضرت ام البنین که وفاتشم نزدیکه ...

یک کلام حرف دل : فقط یک کلام بگم علمدار ... یا دستمو میگیری یا به مادرت زهرا میگم !!

دو خط روضه : یادش بخیر . دو سال پیش شب تاسوعا بعد روضه تو هیئت نشسته بودیم . مردم رفته بودند . اومدم نشستم پیش یکی از رفقا . یه چیزی بهم گفت که از اون شب با روضه عباس خیلی میسوزم ... دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد ... دلم زیر و رو شد ... گفت اگه بفهمی دامن کشان یعنی چی دیگه نمیخاد کسی برات روضه بخونه ، خودت جون میدی ...

حالا دادا رضا من یه چیز برات بگم ... از دامن کشان گفتی من از یه چیز دیگش میخام بگم . بیا برگرد خیمه ای کس و کارم ... یعنی تو را خدا برگرد . رقیه و زینبو اگه تو نباشی دست کی بسپرم ؟؟؟ اینا همشون نامردن عباس ... اصن من هیچی ! برا زینب و رقیه پاشو ....

  • حاء . الف

چند روزیه دلم خیلی پره ... قصد کرده بودم چند روز سکوت کنم و هیچی نگم ! اما طاقتم تموم شد . میخام قفل زبونمو بشکنم ! میخام فریاد بزنم ... این شد که یه شکواییه نوشتم تقدیم خود آقا صاحب الزمان ...

بسم رب المهدی

از طرف بی نوا ، شیعه سراپا تقصیر شما

سلام ارباب من . قربان خون چشمانت شوم . خوب میدانم این روزها به جای اشک ، خون گریه میکنید ... روضه مادرت کم بود ، از دست ما هم خوب عذاب میکشی ! عمری است ادعای ما سرباز راه شما بودن است ... اما ، خودمان را که نمیتوانیم گول بزنیم ، سرباری بیش نیستیم برای حضرتتان ... قصد نداشتم با این حرف ها داغ روی داغتان بگذارم . اما ، چه کنم آقا جان ؟ تا حرف میزنیم دهانمان را میبندند ! این شد که گفتم چه دادگاهی بهتر از حضور خود شما ... و قاضی بهتر از خود شما ...

یا صاحب الزمان ، من شاکیم ... از این مردم ، از این مسئولین ... از همه شاکیم ...

علی خلیلی ، پس از مدتی درد و رنج جانبازی شهید شد اما هیچ مسئولی ککش هم نگزید و حتی قاتل وی در آستانه آزادی است !

یکی دو شب پیش وسط روضه بودم که احساس کردم پیامکی برایم رسید ... توجه نکردم . بعد روضه پیامک را باز کردم و دیدم که بله .... 

از جانب جناب شیخ می باشد که نوروز را تبریک گفته ... تبریک نوروز کار بدی نیست اما چرا حالا که فاطمیه است ؟؟ لااقل فاطمیه را هم تسلیت میگفتی جناب تدبیر !

حضرت آقا پنج شب مراسم عزاداری گرفتند در حسینیه امام خمینی (ره) اما جناب تدبیر دست خانواده را میگیرند و راهی عشق و حال می شوند در کیش !! حالا بگذریم از اینکه آقا در مناطق جنگی جنوب سخنرانی کردند و کک جنابشان را هم نگزید ...

همه این ها به یک طرف ... اصلا فرض بر این که در کیش مراسم روضه بهتری برپاست !! فرض بر اینکه پیامک تسلیت فاطمیه ارسال شده و نرسیده به دست مردم ! فرض بر این که مشغله کاری نگذاشته باخبر شوند از سفر رهبری به جنوب ... ما خیلی با انصافیم ولی .....

ولی از یک ماجرا اصلا نمی گذریم ! جناب روحانی حواست باشد ما بچه حزب اللهی ها به بی ترمزی معروفیم ! دیده ایم که عکس امام و آقا را از دفترتان برداشته اید ! کما این که در میتینگ سیاسی تان در زمان انتخابات هم چنین خبطی نمودید !

یاصاحب الزمان شما قضاوت کن .. شما بگو حق با کیست ! به خدا در این جامعه اسلامی حرف از انتقاد و ایراد جناب روحانی که بزنی هزار جور برچسب و ... بر پیشانی ات میخورد ... آقا خسته شدیم ... خودت ظهور کن ...

حرف دل : نمانده بین رسانه ز مادرم نامی ... کجاست ذکر مصیبت جناب ضرغامی ؟

  • حاء . الف

چه تقارن زیبایی

آخرین جمعه سال ،

اولین شب فاطمیه ...

کجایی منتقم ؟؟

ای منتقم ، انتقم ...

یک سال گذشت ، تو نیامدی ...

امسال شب شهادت مادرت ، چه سیزده ای به در می کنند شیعیان مرتضی علی ...

لااقل به خاطر خنده های به اشک های ما بیا ...

  • حاء . الف

بو بکش

نه بوی بهار است

نه بوی کباب !

نه حتی بوی تدبیر

و امید !!

این روز ها

هر چه بو میکشم

بوی سوختن است

سوختن مو !!!

  • حاء . الف

نه بلدم نه کار منه روضه بخونم ...

اما

فقط دو کلام :

سایه اش افتاد روی سرت ، 

خورشید من ، 

خسوف کردی !!! 

از امام عسکری سوال کردند : لِمَ سُمّیَت فاطمه ، الزهرا ؟ فرمودند : کانَ وَجهُها یَظهَرُ  لِاَمیرالمومنین ....

یعنی :     فاطمه ، خورشید علی بود ....

همه میدونن خورشید یعنی چی !! . خسوف رو هم خیلیا میدونن . خسوف یعنی خورشید گرفتگی !! خسوف خورشید علی یعنی ....

  • حاء . الف

امروز داشتم تو خیابون زیر برف قدم میزدم . تابلو کوچه ها و خیابونا رو دیدم . اسماشون همه یادآور کسانی بودند که بالاخره یه خدمتی کرده بودند به اسلام . شهدا . علما . دانشمندا . یاران پیامبر و اهل بیت و ....

اما تا الان نمیدونستم حضرت عمر ( توی این پرانتز جای یه چیزی بود که به دستور حضرت فرمانده نمی نویسم ! ) تازه جلوشم بنویسن رضوان الله !! ، میتونه اسم یه خیابون باشه ! اونم یه خیابون اصلی !!!!

به دلیل این حرکت خلاقانه جناب شهردار سقز ، بر خودم واجب میدونم مراتب تشکر خودم رو به ایشان ابلاغ کنم . باشد که با جناب عمر محشور گردید . ان شاالله !!!

یه جمله میگم کسی خواست خرده بگیره ، بگیره . ما که آب از سرمون گذشته . دیوونه هم خطابمون میکنن . بزار کافرم بگن . حرفی نیست . اما حرفمو بگم : سنی هستی باش . اما یادت نرود . ایران شیعه است . این بار را به حساب غلط اضافه میگذاریم . ولی یادتان باشد ، گردن شکستن را از عمو جان عباس ، خوب یاد گرفته ایم ..... حضرت مادر ، خط قرمز ماست . خوب در مغرت فرو کن !!!

خون دل نوشت : فاطمیه نرسیده ، غربتش از راه رسید ....

  • حاء . الف

استاد شیمی میگفت

قوی ترین پیوندها هم

با کوچکترین جرقه

از هم جدا می شوند .

.

نمیدانم پیوند شما چه بود

که مسمار و تازیانه 

یا حتی آتش پشت در ، هم

پیوندتان را جدا نکرد ....

سالگرد پیوند آسمانی علی و زهرا ، مبارک .

  • حاء . الف

خط خطی دل : فاطمیه که می شود همه در و دیوار های دلم به هم می خورند ....

  • حاء . الف