-------------------------------------------------------------------------------------------
طرح نوشت : تقدیم به مردمی که هر چه میخواهیم درباره شان جک و لطیفه و چرندیات میگوییم ، در حالی که با تمام وجود ، همیشه باعث شادی ما شده اند .... علی دایی و گل هایش ، کریم باقری و شوت هایش ، حسین رضازاده و وزنه هایش ... خلاصه همیشه ما را شاد کرده اند ، چه با لطیفه ها چه با ورزشکاران و قهرمانان ... اما این بار غمگینمان کردند ... غمشان دلمان را لرزاند . به چشمان کودک که نگاه کنی میفهمی گیج و گنگ است از تنهایی . نمیداند کجا باید دنبال خانواده بگردد . یا آن کودک که بیلی دو برابر قد خود دست گرفته بود و خاک ها را زیر و رو میکرد . اما به فراخور حال و هوای کودکانه اش ، خاک بازی نمیکرد ، که دنبال مادر می گشت ... با بیل ذره های خاک را کنار میزد و مادرش را صدا میکرد ... صدایش را که بشنوی دیگر غم عالم دلت را از جا میکند . ...
نمیخام روضه بخونم اما یهو به ذهنم رسید . حال و هوای الانمه . چیزی که تو دلم میگذره اینه . اما از وقتی که دنیا وارونه گردد ... و کودکی به جای مادر ، دست مادر را بگیرد و مراقب مادر باشد ... وقتی عکس این کودک بیل به دست را دیدم یاد این جملات افتادم . کودک به دنبال مادر و ..... مادر نقش زمین و .... تازه مادر سراپا خاکی ...... سخت است ...........................
خط خطی دل : ای شیطان ، اگر فکر کردی میان این داغ ها تو را فراموش کرده ایم ، کور خوانده ای ...
- ۹۱/۰۵/۲۶
خسته نباشید کارهاتان بسیار زیباست.
من که واقعا لذت بردم.
به ما هم سری بزنید خوشحال میشویم