نـــــــــی نما

رویای روز های کودکی ام کشف درمان امراض بود ! تا اینکه به خودم آمدم و دوربین در دستم دیدم .... با دوربین در دست هنوز به فکر درمان بودم که دوباره روزگار قرعه عکاسی به نامم زد . این بار رادیولوژیست شدم !

دل نوشتام

دروازه بندگی ام را به توپ بسته ،

شیطان

تو بیا و دفاع آخرم شو ...

غروب دوازدهم رمضان المبارک  *  حاء . الف

سفارش شهدا

شهید والا مقام حمید رضا محمدی

خود را آماده جنگ های آینده کنید ، زیرا که اسلام همیشه با کفر در جنگ است .

کتابخونه

یادداشت های روزانه سید ناصر حسینی پور از زندان های مخفی عراق

کتابی که حضرت امام خامنه ای مد ظله العالی تاکید بر ترجمه آن به زبان های عربی و انگلیسی داشتند . خواندن این کتاب خالی از لطف نیست ...

پربیننده ترین مطالب
پیوندها

بعد عمری نوکری

تازه فهمیدم نوکری ات یعنی چه ...

همون موقع که

سقاخونه کوچیک و ساده چهار تا بچه رو دیدم که دستاشون از سرما یخ کرده بود اما

با عشق به عزادارت چای میدادند ....

  • حاء . الف

محرم نیومده دلم هوای تاسوعا کرده ....

هوای سربند سرخ یا ساقی العطاشا کربلا ...

هوای اون پرچم روی گنبدش

هوای اون مشک پاره ی جلوی حرمش

اون آشفتگی دل تو هیئتش

اون اسم خوشگلش وقتی یه عراقی تلفظش میکرد

اون قسمایی که عراقیا میخورن رو اسمش

ادبش

محبتش

کرمش

باب الحوائج بودنش

یک کلام مردن تو هیئتش ....

سوز دل نوشت : دلم یه گوشه میخاس برا خلوت کردن ... برا همین حرمت شیش گوش شد ...

  • حاء . الف
  • حاء . الف

بسم الرب شهدا 

اینجا سنگر ماهست و دشمن آماده ی حمله 

برای مقابله با دشمن یک قدم هم عقب نشینی نخواهیم کرد.

و همیشه آماده ی دفاع هستیم .

چشم مان به دهان فرمانده هست و امروز ایشان

اعلام جنگ نرم کردند و به افسر جنگ نرم نیاز دارند 

پس تا خون در رگ ماست فدا میشویم در این راه...

نــــــی نما به روز میشود پس از مدت ها...ومن الله توفیق.

امام صادق (ع) فرمودند:

 هر گاه(فقیه) بر اساس حکم ما حکم نماید هرکس از او پیروی نکند حکم خدا را سبک شمرده است و مخالفت با ما کرده است و مخالفت با ما، مخالفت با خداست که در حد شرک است.  وسایل الشیعه، ج 1، ص 67

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

سال پیش بود . همین ایام . تا اون روز این همه غربت را یک جا ندیده بودم ! از در که وارد شوی همان روبرو نگاهت محو میشود در کریم ... گویا زانو ها رمغ سرپا ایستادن را ندارد ... دلت میخواهد بنشینی و زار بزنی . اما نمیشود . یعنی نمیگذاشتند ! خوب که چشم هایت نمک گیر کریم اهل بیت میشد ، تازه دلت میشکست ... که بانو پس تو ؟؟ و این می شد که دست را جلوی دهان میگرفتی که کسی صدایت نشنود ... حالا چشم هایت روضه خوان میشدند ... لب هایت برایت زمزمه میکرد ... یا فاطمه من عقده دل وا نکردم ، گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم ... قدم میزدی و دست بر چشم هایت میگرفتی تا کسی اشکت نبیند ... تا باز خنده بر اشک هایت را نبینی . حالا فرض کن بعد اذان صبح در همان گرگ و میش و تاریکی هوا هم باشی ! آن وقت است که هوا هم برایت روضه خوان میشود ... یا حتی بد تر . ایام فاطمیه باشد و یک تشییع و تدفین غریبانه هم در همین فضا جلوی چشمت اجرا شود . آن وقت است که دیگر جان میدهی . نگاه به ساعت میکنی . هوا روشن شده . زمان زمان رفتن است ... دلت آرام نشده هنوز . اما مجبوری برگردی . راه می افتی به سمت خروج . اما چیزی میبینی که باز عقده دلت باز می شود .یه مربع دو در دو . بغل پنجره ها . کنار همان فن های کولر ! چند تا تکه سنگ و فقط خاک ... اینجاست که دلت میرود بین الحرمین کربلا و دست میگذاری روی سینه . سمت کربلا . دخیلک یا ابوفاضل . و شروع میکنی به درد دل . سراغ یک مادر را از او میگیری . و با خودت میگویی میدانم . تو هم جواب نداری ... اما مجال ایستادنت نمی دهند . باید بروی . از دور سلام میدهی . السلام علیکِ یا فاطمه یا ام البنین و رحمت الله و برکاته . به در میرسی و دوباره نگاهت به کریم می افتد . و دلت دوباره روضه میخواند ... آخر یه روز شیعه برات حرم میسازه ... اما این بار توان ایستادن نداری . با سرعت میروی که اگر بمانی ، خنده های نامردی که با لهجه عربی ، به فارسی می گوید : زیارت حرام . شما مشرک ، جانت را میگیرد ... و سرت را پایین می اندازی تا دوباره نگاهت به گنبد سبز نیفتد . که اگر افتد ، بیچاره ای ... و هنوز که هنوز است میگویم ، داغ بقیع را تا نبینی نمیفهمی .

ایام شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها بر علمدار کربلا و آقا صاحب الزمان تسلیت .

درد دل : مرورگرم را باز کردم . وارد پایگاه عاشقی ات شدم . نوشتم از همه نیازمند تر به یارانه محبتت هستم . بد بخت بد بخت ... و زدم تایید ... و حالا منتظرم پیامکش بیاید ... میترسم . میترسم نوشته باشی تعلق نمیگیرد !!

زمزمه : ای اهل حرم ماه من این بار میاید . علمدار میاید علمدار میاید ...

  • حاء . الف

طرح نوشت : فردا بیستم فروردینه . روز هنر انقلاب اسلامی . روز شهادت سیدی که مقام معظم رهبری در تشییع جنازه اش ، خودشون حضور پیدا کردند . کسی که حضرت آقا سید شهیدان اهل قلم نامیدندش و فرمودند کمتر پیش میاد که یادش از من جدا بشه ...

سید مرتضی آوینی . و ما ادراک آوینی !!! گفتم فردا روز هنر انقلاب اسلامیه ! همین هنری که الان تو جامعمون داریم میبینیم ! همین فرهنگی که آقا از رو زمین موندنش صحبت میکنن . کجایی آقا سید ببینی چه به روز فرهنگمان آمده ... قربان دهنت سید جان . همان موقع ها گفته بودی از این سینمایی که دنباله رو غرب است نمیتوان انتظار داشت آرمان های انقلاب و اسلام را پیاده کند ... گل گفتی . دلخوشیمان از این رسانه بیمار هم فقط دوشنبه شب هاست به رسم قدیم . روایت فتح . همین ...

بی ربط نوشت : آن قدر غنی هستم از محبت این و آن ، از یارانه محبت تو انصراف داده ام !!

  • حاء . الف

نوا نوشت : خیلی کلیپ قشنگی شد ... تقدیم به مادرش خانم جان حضرت ام البنین که وفاتشم نزدیکه ...

یک کلام حرف دل : فقط یک کلام بگم علمدار ... یا دستمو میگیری یا به مادرت زهرا میگم !!

دو خط روضه : یادش بخیر . دو سال پیش شب تاسوعا بعد روضه تو هیئت نشسته بودیم . مردم رفته بودند . اومدم نشستم پیش یکی از رفقا . یه چیزی بهم گفت که از اون شب با روضه عباس خیلی میسوزم ... دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد ... دلم زیر و رو شد ... گفت اگه بفهمی دامن کشان یعنی چی دیگه نمیخاد کسی برات روضه بخونه ، خودت جون میدی ...

حالا دادا رضا من یه چیز برات بگم ... از دامن کشان گفتی من از یه چیز دیگش میخام بگم . بیا برگرد خیمه ای کس و کارم ... یعنی تو را خدا برگرد . رقیه و زینبو اگه تو نباشی دست کی بسپرم ؟؟؟ اینا همشون نامردن عباس ... اصن من هیچی ! برا زینب و رقیه پاشو ....

  • حاء . الف

چند روزیه دلم خیلی پره ... قصد کرده بودم چند روز سکوت کنم و هیچی نگم ! اما طاقتم تموم شد . میخام قفل زبونمو بشکنم ! میخام فریاد بزنم ... این شد که یه شکواییه نوشتم تقدیم خود آقا صاحب الزمان ...

بسم رب المهدی

از طرف بی نوا ، شیعه سراپا تقصیر شما

سلام ارباب من . قربان خون چشمانت شوم . خوب میدانم این روزها به جای اشک ، خون گریه میکنید ... روضه مادرت کم بود ، از دست ما هم خوب عذاب میکشی ! عمری است ادعای ما سرباز راه شما بودن است ... اما ، خودمان را که نمیتوانیم گول بزنیم ، سرباری بیش نیستیم برای حضرتتان ... قصد نداشتم با این حرف ها داغ روی داغتان بگذارم . اما ، چه کنم آقا جان ؟ تا حرف میزنیم دهانمان را میبندند ! این شد که گفتم چه دادگاهی بهتر از حضور خود شما ... و قاضی بهتر از خود شما ...

یا صاحب الزمان ، من شاکیم ... از این مردم ، از این مسئولین ... از همه شاکیم ...

علی خلیلی ، پس از مدتی درد و رنج جانبازی شهید شد اما هیچ مسئولی ککش هم نگزید و حتی قاتل وی در آستانه آزادی است !

یکی دو شب پیش وسط روضه بودم که احساس کردم پیامکی برایم رسید ... توجه نکردم . بعد روضه پیامک را باز کردم و دیدم که بله .... 

از جانب جناب شیخ می باشد که نوروز را تبریک گفته ... تبریک نوروز کار بدی نیست اما چرا حالا که فاطمیه است ؟؟ لااقل فاطمیه را هم تسلیت میگفتی جناب تدبیر !

حضرت آقا پنج شب مراسم عزاداری گرفتند در حسینیه امام خمینی (ره) اما جناب تدبیر دست خانواده را میگیرند و راهی عشق و حال می شوند در کیش !! حالا بگذریم از اینکه آقا در مناطق جنگی جنوب سخنرانی کردند و کک جنابشان را هم نگزید ...

همه این ها به یک طرف ... اصلا فرض بر این که در کیش مراسم روضه بهتری برپاست !! فرض بر اینکه پیامک تسلیت فاطمیه ارسال شده و نرسیده به دست مردم ! فرض بر این که مشغله کاری نگذاشته باخبر شوند از سفر رهبری به جنوب ... ما خیلی با انصافیم ولی .....

ولی از یک ماجرا اصلا نمی گذریم ! جناب روحانی حواست باشد ما بچه حزب اللهی ها به بی ترمزی معروفیم ! دیده ایم که عکس امام و آقا را از دفترتان برداشته اید ! کما این که در میتینگ سیاسی تان در زمان انتخابات هم چنین خبطی نمودید !

یاصاحب الزمان شما قضاوت کن .. شما بگو حق با کیست ! به خدا در این جامعه اسلامی حرف از انتقاد و ایراد جناب روحانی که بزنی هزار جور برچسب و ... بر پیشانی ات میخورد ... آقا خسته شدیم ... خودت ظهور کن ...

حرف دل : نمانده بین رسانه ز مادرم نامی ... کجاست ذکر مصیبت جناب ضرغامی ؟

  • حاء . الف

در بهار فاطمی سال جدید مفتخر شدم که نویسنده جدید وبلاگ نی نما باشم .

انشالله عمری باشه و بتونیم دراین جهاد سایبری یک افسر نمونه جنگ نرم باشیم .
آقای حاء.الف به لطف خدا مهمون شهدا شدن و ما جامونده ...
ان شالله به سلامتی برمیگردن تا در کنار هم نی نما یی در خور شهدا ومادرشهدا تقدیم شما شود. 
حرف دل : و دست ها قلم شدند تا ما امروز آسان دست به قلم شویم . ..
 
 
 
  • کنیز حضرت مادر سلام الله

چه تقارن زیبایی

آخرین جمعه سال ،

اولین شب فاطمیه ...

کجایی منتقم ؟؟

ای منتقم ، انتقم ...

یک سال گذشت ، تو نیامدی ...

امسال شب شهادت مادرت ، چه سیزده ای به در می کنند شیعیان مرتضی علی ...

لااقل به خاطر خنده های به اشک های ما بیا ...

  • حاء . الف