نـــــــــی نما

رویای روز های کودکی ام کشف درمان امراض بود ! تا اینکه به خودم آمدم و دوربین در دستم دیدم .... با دوربین در دست هنوز به فکر درمان بودم که دوباره روزگار قرعه عکاسی به نامم زد . این بار رادیولوژیست شدم !

دل نوشتام

دروازه بندگی ام را به توپ بسته ،

شیطان

تو بیا و دفاع آخرم شو ...

غروب دوازدهم رمضان المبارک  *  حاء . الف

سفارش شهدا

شهید والا مقام حمید رضا محمدی

خود را آماده جنگ های آینده کنید ، زیرا که اسلام همیشه با کفر در جنگ است .

کتابخونه

یادداشت های روزانه سید ناصر حسینی پور از زندان های مخفی عراق

کتابی که حضرت امام خامنه ای مد ظله العالی تاکید بر ترجمه آن به زبان های عربی و انگلیسی داشتند . خواندن این کتاب خالی از لطف نیست ...

پربیننده ترین مطالب
پیوندها

جمعه, ۱ آذر ۱۳۹۲، ۰۱:۳۰ ق.ظ

طرح نوشت : خیلی وقت بود فقط مینوشتم و طرحی برای نمایش نداشتم . ایضا حرفی هم برای گفتن !!!

اما این بی بی سه ساله نطق کورمان را گویا کرد ... یادتان هست چه قدر زخم زبان ؟؟ که گوشواره هایت کو ؟؟ مگه عمو نداشتی ؟ پس بابای تو کجاست ؟ اصلا بابا داری ؟ و خلاصه یادمان هست بازی راهت ندادند ... عروسک هایشان را به رخت کشیدند ... اما نگاه کن . ضریحش پر از گوشواره و عروسک است .... بی بی با همان دست های بسته ی بی رمق کبود شده ، دستمان را بگیر ....

ربطش به خودم مربوط است : دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب است ....

  • حاء . الف

نظرات (۱)

  • هیئت یاد یاران
  • سلام برادر . می بینم تو هم گرفته ای . از حال و روزت پیداست داغونی.

    این طرحت خیلی به دل میشینه . یاد اون داستان زن عشایری افتادم .

    دلت خوش و چشات برای ارباب بارونی ...

    یا علی . راستی وقت کردی به سری به ما بزن...

    پاسخ:
    سلام داداش .
    چی بگم والا .....
    هنوز گیر شب سومم ....
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی