رفتیم تا همه راحت شوند ....
در این شهر ، یک حاء . الف زیادی است .
گورش را گم کرد ...
خدانگهدار .
حاج محسن این تو و این سیل مشتاقان .
من که مدعی عشقم و فقط حرف عاشقیم برای ریا بود ، رفتم .
رفیق ، گذشت آن زمان ها ...
حالا یک شهر برای هر کاری ، می گویند محسن حاج رضایی ...
محسن حاج رضایی یاد حاء . الف بخیر ....
یادش بخیر همان زمانی که عاشق بود .
حالا ریاکار شده ....
تو ببخش حاء . الف را .
رفت .
بیست و سوم بهمن یادت را همه گرامی میدارند . مسجد القائم می شود لبریز از عاشقان تو . اما من میشوم همان ریا کار و مدعی !!
حلالم کن .
یاعلی .
- ۹۲/۱۱/۱۹
اصلا ما به جای ستاره با(ت.....)بازی میکنیم.خوبه؟
بابا مارو نزن