لیلای من

بد حال بودم . در بستر خوابیده . طبیبی حاذق آمد بر بالینم . دست دراز کرد . نبضم را گرفت . خوب دردم را فهمیده بود . یک یک نام بلاد ها را می برد . ایران ... سوریه ... ترکیه ... عربستان ... عراق ... تا گفت عراق ، نبضم تند تر شد . این بار نام شهر های عراق را می برد . بغداد ... سامرا ... نجف ... بصره ... کربلا ....... باز نبضم سرعت گرفت . تا نام تو را برد ، در جا نشستم ... آری حسین همان لیلای من است . گفت : دردت فقط به حسین دوا شود ، خلاص ....

دو سر ضرر

عروس علی شد . حالا با هر نیتی . اما انگار نفهمیده بود کریم یعنی چه .... دلش را وعده عروس خلیفه شدن برد ، چشمش بسته شد ...

چشمش را که باز کرد ، همسرش ، پسر علی ، افطار ، سر تشت بود . کمی پشیمان بود ، اما به فکر خلیفه افتاد و قصر و عروسی و ..... پشیمانی فراموشی گرفت . وجدان رفت . همه چیز رفت . حتی عروس خلیفه شدن . چشمانش حالا خوب باز شده بود . معامله اش دو سر سوخت بود . دو سر ضرر ... هم پسر علی ، هم عروسی خلیفه .

جعده بنت اشعث ، لعنت الله علیه ....

کریم اهل بیت

طرح نوشت : خیلی با خودم کلنجار رفتم که چه طرحی و با چه ایده ای برای میلاد آقا کریم اهل بیت کار کنم . میگن هر چی بیشتر عاشق یه نفر باشی انتخاب کردن یه هدیه برای اون شخص خیلی سخت تر میشه . داستان عشق این عبد رو سیاه به گل پسر آقا علی ، روی  لیلی و مجنون رو هم سفید کرده . چند تا طرح کار کردم . اما هر چی نگاه میکردم در شان این شاهزاده نبود . این شد که خودش خواست و این شد که میبینین . و واقعا چه چیزی هم بهتر از به تصویر کشیدن بخشندگی و کرامت آقا .

خط خطی دل : روز های آخر درد دل یک مرد برای یک چاه است . چاه ، این روز ها بوی تنهایی به مشامش خورده باز ...

نمیدونم تا حالا مولودی کنار شهدای گمنام رو تجربه کردین یا نه .... جای همه دوستان خالی . در حد اعلی حال داد ، گفتن ذکر یا حسن ، آن هم همراه شهدا .   ( مولودی میلاد امام حسن ..... شب 15 رمضان المبارک سنه 1434 هجری قمری .... شهرستان محلات .... مزار شهدای گمنام .... هیئت یاد یاران

ماه منیر

با تو ام ای ماه
ماه شب چهارده هم که باشی                                                                                        
ماه ترین ماه دل ماه من ،
کس دیگری است
.....
یا ماه منیر کربلا

طعنه به ماه شب چهاردهم رمضان المبارک سنه 1434 هجری قمری

رقیه ها ...

و باز رقیه ای دیگر ...
دیروز
رقیه ای با سر رفت
 امروز هم
رقیه ای دیگر
اما بی سر
گمان کنم سر بریدن رقیه ها رسم شامیان است ...    

 

توضیح : سر بریدن دختری سه ساله در سوریه به دست یزیدیان زمان .
خط حطی دل : همین 30 روز رمضان ، بهترین دلیل برای نیامدنت هست ...

شهادتت تسلیت یا هادی ....

 طرح نوشت : و سلام بر تو ای هادی (ع) . این روزها چه غربتی داری آقا . شهادتت بر همه تسلیت باد . 

خط خطی دل : ما فقیریم سفره ای وا کن / سامرایی حواله ما کن 

چه قدر غریبی یا هادی ....

طرح نوشت : این روز ها غریب بودنت خوب پیداست . نمیدانم دیگر چه کار مانده که کنند و چگونه مانده که توهینت کنند . آقا ظهور کن . آقا فقط محو تماشای تکه کنده شده ضریحت ماندم وقتی این تصویر را دیدم . گویا هنوز هم به فکر هدایت مایی .

خط خطی دل : کاش امشب ، شب آرزوها یا قنوت دعای تو باشم یا دعای قنوت من باشی 

کیفیت عکس در این اندازه کم است . لطفا روی عکس کلیک کنید و اندازه اصلی را ببینید . 
 

یک سال در انتظار بودیم ....

 

طرح نوشت : در بین نفس های خسته این طرح رو زدم . به پیشنهاد یک عزیز که واقعا عزیزه . تقدیم به حضرت حجت که یک سال با انتظار وصلش به پایان رسید و نیامد . روی عکس کلیک کنین تا با اندازه اصلی ببینین . 

خط خطی دل : فکر می کردم ما منتظر آقا هستیم اما آقا منتظر ماست . 

یا رحمه للعالمین ....

 

طرح نوشت : تقدیم به پیامبر رحمت ، حضرت محمد . ای پدر میلادت مبارک . 

خط خطی دل : بعضی ها یه نفرن اما وقتی نیستن ، همه تنهان .....