تا دیدش بهش گفت :
میخوام سر به تنت نباشه
دوس دارم این جوری ببینمت !
خیلی خوشگل جواب داد :
اگه تو میخوای ، چشم !
این شد که عصر عاشورا ،
سرش بالای نی روانه شام بود و
تنش زیر سم اسبان ، میهمان !
السلامُ عَلیَ الرُئوس المُفَرَقَهِ عَن الاَبدان ....
- ۲ نظر
- ۲۸ مهر ۹۲ ، ۲۲:۵۵